نقش تبلیغات در بازاریابی
درک درست تبلیغات : کلودهاپکینز در خصوص مواردی که یک آگهی را موفق می کند، می نویسد: «درک درست تبلیغات یا حتی آموزش اصول و مبانی آن، باید با دیدی صحیح آغاز شود، تبلیغات فن فروشندگی است. اصول آن اصول فن فروشندگی است. موفقیت ها و شکست ها، در این دو حیطه، بر اثر دلایلی مشابه پدید می آیند. پس هر پرسش تبلیغاتی باید طبق استانداردهای فروشندگی پاسخ داده شود. بر این نکته تاکید می کنم. تنها هدف تبلیغات، افزایش فروش است. سودآوری یا عدم سودآوری آن به میزان فروش بستگی دارد. تبلیغات برای ایجاد یک تاثیر کلی نیست؛...
برای ثبت نام شما در اذهان مردم نیست. برای کمک به فروشندگان دیگر شما نیست. با آن مثل یک فروشنده رفتار کنید. آن را مجبور به توجیه خود کنید. آن را با دیگر فروشندگان مقایسه کنید. هزینه و نتیجه را حساب کنید. بهانه ای را از یک فروشنده خوب نمی پذیرید، از آن هم نپذیرید. آنگاه چندان به خطا نخواهید رفت.»
وظیفه مهم تهیه کننده آگهی انتقال نکات فروش به مزایایی است که برای خریدار دارد و آگهی دهنده همیشه باید در موقع تهیه آگهی، خودش را به جای خریدار بگذارد و متوجه باشد که آگهی را از درون چشم خریدار که جنس را می خرد تهیه نماید نه از نظر تولید کننده جنس که می خواهد جنس خود را به فروش برساند. پس اولین اصل در تهیه آگهی تبلیغاتی جلب اعتماد مشتری با آموزش صادقانه است.
مهمترین اصل در تبلیغات، تاکید بر منافع مصرف کننده است. وقتی یک آگهی یا نامه تبلیغاتی می نویسد، هشدار جی آبراهام را به یاد داشته باشید:
«این واقعیت را در نظر داشته باشید که مردم به بزرگی شما هیچ اهمیتی نمی دهند. تنها چیزی که برای آنها مهم است نوع سود، مزیت، خدمت، یا بهبود شخصی ویژه ای است که ارایه می دهید. شما چگونه زندگی آنها را بهبود خواهید بخشید؟ شما چگونه زندگی راحت تری برای آنان ارایه خواهید دید؟ آیا آنها را خوش قیافه تر خواهید ساخت؟ آیا آنها را ثروتمندتر خواهید کرد؟ آیا می خواهند بدانند شما از چه طریقی کیفیت، ارزش، لذت، سودآوری را در زندگی آنها بهبود خواهید بخشید. بازاریاب های معدودی واقعاَ به این نکته پی برده اند! مردم اهمیت نمی دهند شما چه می خواهید! تمام کارهایی که در تبلیغات، در بازاریابی، در فروش انجام می دهید باید تنها اطلاع رسانی این نکته باشد که شما به چه طریقی به مشتریان فعلی و آتی خود سود خواهید رساند.
تکنیهای اجرایی تبلیغ
گام بعدی در تهیه آگهی تبلیغاتی انتخاب تکنیهای اجرایی تبلیغ است؛ در این مرحله تهیه کننده آگهی تبلیغاتی باید توجه خود را معطوف به چگونگی اجرای تبلیغ کند؛ بعبارت دیگر وی باید بررسی کند که چگونه جاذبه ای را که برای تبلیغ در نظر گرفته شده است به تصویر بکشد و از چه تکنیکی برای به تصویر کشیدن آن استفاده کند. پیام تبلیغاتی یا جاذبه تبلیغاتی به اشکال متعددی می تواند ارایه شود که برخی از مهمترین این تکنیکها در زیر آورده شده است:
موزیکال:
در این سبک یک یا چند نفر یا چند شخصیت کارتونی نشان داده می شود که مشغول خواندن آوازی درباره یک کالا هستند. دلیل اصلی استفاده از این شیوه این است که به خاطر سپردن و یادآوری اشعار و ترانه ها ساده است و به راحتی در ذهن حک می شود.
▪ ارایه تاییدیه:
در این روش از یک منبع دوستی داشتنی و قابل اعتماد برای تایید کالا استفاده می شود. دراین خصوص هم از افراد شهیر و هم افراد غیرمشهور می توان استفاده کرد. البته بینندگان بیشتر تحت تاثیر افراد مشهور قرار می گیرند.
▪ داستان گویی:
در این تکنیک، بخش گفتاری بر روی تبلیغ خوانده می شود و گوینده مشهود نیست.
▪ مستندات علمی:
در این شیوه مدارک مستند یا تحقیقاتی ارایه می شود که نشان می دهد مارکهای کالای موضوع آگهی نسبت به یک مارک یا چند مارک تجاری دیگر بهتر است، یا بیشتر مورد پسنده واقع شده است.
▪ تبلیغ دوتکه:
در این شیوه دو تبلیغ به هم مرتبط از یک شرکت (معمولاَ هر کدام ۱۵ ثانیه) که یک خط متصل عقیده ای را دنبال می کند طراحی می شود و هنگام پخش از تلویزیون در بین این دو تبلیغ یک تبلیغ کاملاَ جداگانه از محصول دیگر مربوط به شرکت دیگر پخش می گردد که هیچ ربطی به شرکت و محصول ندارد. به عبارت دیگر در این شیوه به پخش تلویزیون گوشزد می شود که نخست ۱۵ ثانیه اول از تبلیغات ما را پخش کند و سپس بعد از آن تبلیغ یک شرکت دیگر را قرار دهد و سپس بعد از آن مجدداَ قسمت دوم تبلیغ شرکت ما پخش شود.
▪ شایستگی فنی:
در این شیوه تواناییهای فنی شرکت در تولید کالا ارایه می شود. استفاده از تکنیک «شایستگی فنی» اغلب در مورد لوازم برقی به کار گرفته می شود.
▪ نمای نزدیک:
در این شیوه تلویزیون اساساَ رسانه ای برای خلق تصاویر نمای نزدیک است. نمای نزدیک می تواند مورد استفاده شرکتها، رستورانها تولید کننده انواع غذاهای پخته و نیز پیتزا فروشی ها برای نشان دادن غذاهایشان از نزیک جهت ایجاد اشتها در بیننده به کار گرفته شود.
▪ رتوسکوپ:
در این تکنیک سکانس های انیمشین و واقعی به شکل جداگانه تهیه شده و سپس دورهم ترکیب می شود. مثلاَ یک پسربچه واقعی ممکن است به نمایش درآید که در حال خوردن صبحانه است و در عین حال یک حیوان به شکل کارتون روی شانه های او در حال بالا و پایین پریدن است و با او صحبت می کند.
▪مقایسه:
در این شیوه کالاهای شرکت خود با کالاهای شرکت رقبا مقایسه می گردد و با مقایسه یک کالا با کالای دیگر سئوالهای بیننده پاسخ داده می شود.
▪ حل مشکل:
در این شیوه جنبه مشکل گشا بودن کالا نمایش داده می شود.
▪ فرد سخنگو:
در این تکنیک، فردی در جلوی دوربین به نمایش درمی آید و او به طور مستقیم محتوای تبلیغ را برای مخاطب بازگو می کند. فرد ممکن است مستقیماَ کالا را نشان دهد و یا بر روی تصویر در خصوص آن کالا و جنبه ها و مزایای مختلف آن صحبت کند. در این تکنیک باید توجه کرد که فرد سخنگو و ارایه کننده تبلیغ باید فردی دوستی داشتنی باشد و از نظر چهره به گونه ای باشد که اعتماد مخاطب را جلب کند. البته نباید این فرد کالا را تحت الشعاع قرار دهد. زیرا هدف ارایه کالاست نه آن فرد.
▪ سبک زندگی:
دراین شیوه مناسبت یک کالا با سبک زندگی نشان داده می شود. برای مثال یک آگهی درباره مواد لبنی همزمان با این که مردانی را در حال ورزش نشان می دهد، نقش مصرف شیر در ایجاد یک زندگی فعال و توام با سلامتی را گوشزد می کند.
▪ برشی از زندگی روزمره:
روش برشی از زندگی روزمره یک شیوه دراماتیک قدیمی است که در آن بازیگران داستانی را به نمایش می گذارند و استفاده کننده مارک کالای تبلیغی، قهرمان داستان است. بیشتر تبلیغاتی که با این تکنیک ارایه می شود در ابتدا با یک مشکل شروع می شود که در نهایت مارک کالای شرکت تبلیغی به عنوان راه حل ارایه می شود.
▪ انیمیشن (نقاشی متحرک):
یکی دیگر از شیوه های ارایه پیام، استفاده از نقاشی متحرک است که متداولترین شکل آن، ارایه آن در قالب کارتون است که در میان بچه ها مطبوع و خوشایند به نظر آید و در بین همه سنین شهرت یابد.
▪ سریال (مجموعه تبلیغ):
در این شیوه مجموعه تبلیغاتی به دنبال هم و در قالب یک مبارزه تبلیغاتی پخش می گردد و در واقع هر تبلیغ داستانی را که در تبلیغ قبل بوده است را دنبال می کند.
▪ خیال پردازی:
این سبک درباره کالا یا مصرف آن ، خیال و رویا ایجاد می کند.
▪ حالت یا ذهنیت پردازی:
در این روش، از ترکیب چند روش استفاده می شود. هدف اصلی در این روش به وجو آوردن ذهنیت و یا حالت خاصی برای کالایی است که قصد فروش آن را داریم. در واقع در این سبک در اطراف کالا حالت یا ذهنیتی ایجاد می شود نظیر زیبایی، عشق، محبت یا امنیت و آسایش و هیچ گونه سخنی به جز در قالب توصیه درباره کالا به میان نمی آید
روشهای تبلیغ
▪ بروشور: اگر بروشورهای دارای اطلاعات مفید، درست طراحی شوند، بسیار از نظر تبلیغاتی مؤثر هستند و از نظر هزینه نیز بسیار مقرون به صرفه خواهند بود مثلاً در تیراژ ۵۰۰۰ عدد با چاپ ۴ رنگ و کاغذ گلاسه ۱۲۰ یا ۱۳۵ گرمی قیمت تمام شده برای هر عدد بروشور حدود ۱۰۰ الی ۱۲۰ تومان خواهد بود (که تقریباً معادل یک کپی دورو معمولی است) این بروشورها به تدریج در حال تبدیل شدن به یک روش عمده تبلیغاتی هستند.
▪تبلیغات پستی: تبلیغاتی که بهطور مستقیم از طریق پست برای مشتریان فرستاده میشوند، کاملاً میتوانند با ماهیت و نوع نیاز مشتریان در ارتباط باشند. شما میتوانید یک فهرست ثابت از مشتریان کنونی و یا از مشتریانی که میتوانند مخاطب بالقوه شما باشند، تهیه کنید. این کار را میتوانید از طریق جمعآوری کارتهای ویزیت دنبال کرده و مدام لیستی را که از این طریق تهیه کردهاید، به روز کنید، چرا که همواره در چنین مواردی این خطر بالقوه وجود دارد که لیست شما قدیمی شود. بنابراین همیشه درصدد اصلاح آدرسهایی باشید که برگشت خوردهاند در استفاده از فهرست پستی به دلیل هزینههایی که در بردارد، همیشه باید محتاط بود. ضمناً فراموش نکنید که مشتریان را نباید با اطلاعات فراوان، بمباران کرد.
▪پیام از طریق ایمیل: استفاده از ایمیل برای تبلیغ یکی از شگفتانگیزترین راههایی است که پیامهایتان را به دیگران برسانید. در مواردی که از ایمیل استفاده میکنید، در انتهای ایمیلهایتان امضا بگذارید. در حال حاضر این امکان در بستههای نرمافزاری هست که امضایتان را برای تمام ایمیلهایتان پیوست کند.
▪مجلات: آگهیهای مجلهای میتوانند بسیار گران تمام شوند. دنبال مجلاتی بگردید که عمدتاً صنعت مورد نظر شما را پوشش میدهند، چنین مجلاتی در واقع بر روی مشتریان و بازار مورد نیاز شما تمرکز دارند. در چنین مواردی هم میتوانید آگهی بدهید و هم بتوانید به جای آگهی از یک مقاله کوتاه استفاده کنید.
▪خبرنامه: خبرنامهها برای انتقال ماهیت سازمان و خدمات آن ابزارهای بسیار مؤثری هستند. اگر از خبرنامه میخواهید استفاده کنید ابتدا با یک مشاور در مورد طرح اولیه و لیآوت آن مشورت کنید. امروزه این امکان وجود دارد که با استفاده از نشر رومیزی کارهای جذابی در این زمینه ارایه کنید و کار هم ارزان تمام شود.
▪روزنامههای عمده محلی: تقریباً همه روزنامههای عمده محلی را میخوانند. شما میتوانید از طریق آگهی یا نامه به سردبیر و یا با استفاده از یک روزنامهنگار که برایتان مطلب تبلیغی تهیه کند، فعالیتهایتان را در روزنامه منعکس کنید. این نوع از آگهیها گرانقیمت هستند. خود روزنامهها هم میتوانند برای اینکه چطور و کجا آگهی بدهید، مشاوران خوبی باشند. زمان آگهی دادن هم بسیار مهم است و این امر به عادات خرید مشتریان مربوط میشود.
▪روزنامههای کاملاً محلی: این نوع روزنامهها قدرت روزنامههای عمده را ندارند، اما فراموش نکنید که به هر حال میتوانند به شما و مشتریان شما نزدیک باشند. گروههای بحث آنلاین و اتاقهای گفتوگو: اگر در بحثهای آنلاین اینترنتی و در اتاقهای گفتوگو (چترومها) حضور یابید، مثل استفاده از ایمیل برای تبلیغ، برای معرفی شرکت و فعالیتهایتان مفید است.
اما فراموش نکنید که گروههای شرکتکننده در بحثهای آنلاین و نیز در اتاقهای گفتوگو، اساساً به شدت در برابر تبلیغات مستقیم واکنش نشان میدهند و به جز این دارای مقررات ریشهداری هم هستند. وقتی به چنین گروههایی برای مباحثه میپیوندید با مدیر جلسه از قبل تماس بگیرید تا با مقررات بحث آشنا شوید.
▪ پوسترها و تابلوهای اعلانات : پوسترها اگر درجاهایی نصب شوند که مشتریان شما واقعاً آنها را ببینند بسیار مفید هستند. اما خودتان تا به حال چقدر پوسترها و تابلوهای اعلانات را واقعاً تماشا کردهاید.
اتفاقاً بهترین جای نصب پوسترها همین تابلوهای اعلانات است. به شرط اینکه در جای مناسبی باشد و پوسترها هم به سرعت با پوسترهای خوشرنگ دیگر عوض شوند و کاملاً هم در معرض دید رهگذران باشند.
فقط یادتان باشد که بعضی از شهرداریها درباره ابعاد پوسترهایی که بر روی تابلوهای اعلانات قرار میگیرد،مقرراتی دارند که باید آنها را رعایت کنند .
▪تبلیغات رادیویی : یکی از بزرگترین مزیتهای تبلیغات رادیویی این است که ارزانتر از تبلیغات تلویزیونی است و مردم کماکان به رادیو گوش میکنند بهخصوص وقتی که در حال رانندگی هستند. مبنای محاسبه تبلیغات غالباً تعداد دفعات پخش، مدت پخش و زمان پخش است. یکی از مهمترین موارد برای پخش تبلیغ از رادیو این است که زمان پخش آن با زمان گوش دادن مشتریان به رادیو همزمان باشد.
● بازاریابی از راه دور:
▪تبلیغات تلویزیونی: خیلیها به دلیل گران بودن تبلیغات تلویزیونی، استفاده از آن را در دستور کار خود قرار نمیدهند. تبلیغات تلویزیونی از انواع دیگر تبلیغات گرانتر است. مبنای محاسبه نرخ آگهی در تلویزیون هم همان موارد مطرح در رادیو است.
▪صفحات وب: تبلیغات در محیط وب اکنون به روش رایجی تبدیل شده است. آگهی و تبلیغ در محیط وب به تجهیزات و تخصص ویژه نیاز دارد که از جمله آنها میتوان به دسترسی به کامپیوتر، داشتن سرویس اینترنتی، انتخاب نام سایت، ثبتنام برای دامنه، طراحی گرافیک و در نظر گرفتن امکان فروش آنلاین اشاره کرد. تبلیغ وبسایت و مطرح ساختن آن از طریق موتورهای جستوجو و نیز روزآمد نگاه داشتن سایت از جمله مواردی است که در این عرصه باید به آن توجه داشت.
▪راهنمای تلفن مشاغل: اگر شغل شما در ردیف مناسب خودش وارد شود، آنگاه میتوان آگهی دادن در راهنمای تلفن مشاغل را مؤثر دانست. نکته مهم دیگر در این زمینه این است که نام شرکت شما هم بالاخره باید به خوبی گویای نوع محصولات و خدمات شما باشد.
فعالیت تبلیغی از طریق رسانهها (خبرنگاران، گزارشگران و غیره)
▪مقالاتی که مینویسید: آیا چیزی در شرکت و فعالیت شما هست که تأثیری قوی داشته باشد. اگر پاسخ مثبت است، نشریات محلی را تجربه کنید و در مقالهتان چیزهایی را بیاورید که حول همان تأثیر قوی باشد و با مخاطب رابطه برقرار کند.پوشه حاوی اطلاعات شغلی: استفاده از پوشه حاوی اطلاعات شغلی برای در اختیار رسانهها قرار دادن یک روش مفید تبلیغاتی است. این پوشهها غالباً حاوی اطلاعات و تصاویر مربوط به یک شغل است که محصولات و خدمات شرکت را معرفی میکند و با اظهارنظرهای مشتریان راضی از محصولات یا خدمات همراه است.
▪بیانیههای خبری: بیانیههای خبری راجع به یک رویداد به رسانهها نوعی هشدار میدهند تا نظر آنان برای پوشش خبری رویداد مربوطه جلب شود. عناصر خبری نظیر که، چه، کجا، چرا و چه وقت غالباً در این بیانیهها وجود دارد و بعضی وقتها هم به همراه عکس به روزنامهها فرستاده میشوند تا کار پوشش خبری آسانتر صورت گیرد.
● سایر فعالیتهای تبلیغی
▪گزارشهای سالیانه: گزارشهای سالیانه بیشتر برای سهامداران منتشر و توزیع میشوند و غالباً با مرور فعالیتهای سالیانه، چالشها و موقعیت مالی شرکت همراه هستند.
▪همکاری یا بازسازی استراتژیک: اگر شرکت شما درگیر همکاری با شرکتی دیگر است و یا در حال بازسازی استراتژیک خود میباشد، حتماً آن را صریحاً اعلام و تبلیغ کنید.
▪شبکهسازی: اگر با همنسلها، سازمانهای حرفه و کسانی نظیر آموزشگرها، مشاوران، عرضهکنندگان و کسانی در خارج از شرکت خود در ارتباط هستید، آن را اعلام و تبلیغ کنید.
▪استثناییها: دیدهاید خیلیها بر روی قلمها و تیشرتها و فنجانهای قهوه و غیره تبلیغات میکنند. این تبلیغات هنگامی مؤثر واقع میشود که مشتریهای استثنایی و ویژهای داشته باشند البته هزینه تولید و ارسال برای این مشتریان استثنایی هم، هزینهای قابل اعتنا خواهد بود.
▪معرفی: شما احتمالاً در رشتهای تخصص دارید. راههایی پیدا کنید که بتوانید در سمینارها ولو به صورتی مختصر فعالیت و تخصصتان را ارایه کنید. معرفی در عرصههایی چون نمایشگاههای تجاری، سمینارها، نشستهای اتاق بازرگانی و گردهمایی مناسب است. حتی اگر پانصد بروشور توزیع کرده باشید و فقط پنج نفر با شما ارتباط بگیرند، کارتان موفق بوده است، هر چند ممکن است خودتان را به ۳۰ نفر معرفی کیند و از پانزده نفر آنها جواب بگیرید.
▪ارتباط با طرفهای اصلی: سعی کنید از هر بخشی که با آنها سروکار دارید، دست کم با یک نفر در تماس باشید و او را فقط سالی یک بار به ناهار دعوت کنید. ارتباطات غیررسمی گاهی بسیار پرقدرت عمل میکند.
▪رویدادهای ویژه: اعلام یک برنامه مهم، اعطای یک جایزه ویژه و مواردی از این دست هم جزو روشهای تبلیغی خوب به شمار میآیند.
▪پیشنهادات ویژه: ارایه کوپن برای خرید، دادن تخفیفهای ویژه و فروشهایاستثنایی هم از جمله روشهایی است که در تبلیغات رایج است.
نکاتی در مورد تبلیغات
شرکت ژیلت با شعار تبلیغی این شرکت که ژیلت بهترین تیغ برای مرد است، از مرزهای کشورها گذشت و محبوبیت جهانی یافت. پیتر هافمن، مدیر بازاریابی این شرکت میگوید: “خوش شانسی ما به خاطر عرضه محصولی است که در سطح جهان نیاز یکسانی را برآورده میکند.”
بسیاری از محصولات مانند ساعتهای الماس، پوشک بچه، شامپو، کفشهای ورزشی، نوشابههای غیرالکلی، ساعتهای ساخت سوییس و لباسها، نمونهای از محصولاتی است که بازار آنها واقعا جهانی است، زیرا آنها جهت برطرف کردن نیازهای یکسان در سطح جهان میتوانند از تبلیغات یکسان و استاندارد در سطح جهان به موفقیت و افزایش سهم بازار دست یابند.
●اجرای فعالیتهای تبلیغاتی
ایجاد تبلیغات با توجه به جنبه هنری – جنبه هنری در تبلیغات به نمایشهای عینی توجه دارد. مثل چاپ و پخش تبلیغات. بعضی از شکلهای نمایشهای عینی، در سطح جهانی قابل فهم هستند. به عنوان مثال، پپسی چهار تم تبلیغاتی را در یک تبلیغ استفاده میکند. در این تبلیغات، افراد جوانی شادمان در یک پارتی در کنار ساحل گرد هم آمدهاند و آنها منعکس کننده محیط فیزیکی عمومی و ویژگیهای نژادی آمریکای شمالی، آمریکای جنوبی، اروپا، آفریقا و آسیا استفاده شده است هستند. همچنین در موزیک این تبلیغ از سلیقههای جنوبی، اروپا، آفریقا و آسیا هستند. در آن راکاند رول آمریکای شمالی و بسانووای آمریکای لاتین نواخته میشود. یکی دیگر از موارد مهم در تبلیغ بینالملل این است که تبلیغ کننده مواظب باشد اجرای عینی یک تبلیغ در بازار طولانی نشود.
●ترجمه یا برگردان پیام تبلیغاتی
ترجمه نسخه یا متن نوشته شده تبلیغات از مباحث مهم در دنیای تبلیغات است. فیلم تبلیغاتی باید نسبتا کوتاه، عادی از شعار یا اصطلاحات عامیانه باشد، چون که در برگردان آنها به سایر زبانها مشکل ایجاد میشود. بنابراین از تصاویر و نمایش باید استفاده بیشتری به عمل آید.
همچنین باید به تداخل استفاده از زبانها یا تشخیص زبانهای مشابه در تعداد زیادی از مناطق جهان توجه کرد و از آن برای استفاده از مقیاس اقتصادی بهره گرفت (به عنوان مثال، اروپا، آمریکای لاتین و آمریکای شمالی در زبان، واژههای مشترکی دارند.)
از طرف دیگر، گاهی اوقات فیلم تبلیغاتی باید به زبان محلی ترجمه شود. شعارهای تبلیغاتی، بیشترین اشکال را در ترجمه به وجود میآورند. هنگام کدبندی و از کد خارج کردن شعارها، ممکن است خطای جبران ناپذیری به وجود آید. به عنوان مثال، کنتاکی از شعار “Finger – lickin good” (انگشتتان را هم لیس میزنید) استفاده میکرد و این شعار در چین به معنی انگشت بریده خود را بخورید، تعبیر شد. یا نوع تعبیر آسیایی شعار “COME ALIVE” که پپسی استفاده میکند، به معنی فردی که از قبر باز میگردد، تعبیر شد.
در طراحی تبلیغ تلویزیونی یا چاپی برای مناطق استاندارد مثل آمریکای شمالی، ژاپن و اروپا، تبلیغ کننده باید تفاوت های سبک و محتوا را تشخیص دهد. آمریکاییها در تبلیغات بیشتر توصیف میکنند و دلیل منطقی برای مجاب کردن خریداران میآورند، در حالی که تبلیغ ژاپنیبیشتر خیالی و جاذبهای است. در ژاپن اگر موضوع به طور ضمنی بیان شود، مهمتر از توصیفی است.
●تبلیغات با توجه به ملاحظات فرهنگی
شناخت تنوعات فرهنگی، به خصوص نمادهای مرتبط با ویژگیهای فرهنگی، در تبلیغ مهم و لازم است. مدیران محلی قادرند که در این مورد اطلاعات ارزشمندی ارایه کنند. به عنوان مثال در ارایه تبلیغ، استفاده از رنگها و ارتباطات بین زن و مرد گاهی میتواند اشتباه باشد. در ژاپن ارتباط تنگاتنگ بین زن و مرد موجه نیست و در عربستان خلاف قانون است.
تاموتسوکیشی هفت ویژگی پیام ژاپنیها که نسبت به آمریکاییها متفاوت است، را به شرح زیر مشخص کرده است:
۱ – در پیامها شکلهای غیرمستقیم در مقایسه با مستقیم در توصیف پیام ارجحیت دارد.
۲ – اکثرا ارتباط کمی بین محتوای پیام و محصول تبلیغ شده وجود دارد.
۳ – در تبلیغات ژاپنییک گفتوگو یا بیان کوتاه در تلویزیون نمایان میشود که کمترین محتوای توصیفی را دارد. در فرهنگ ژاپن، هر چه فرد بیشتر صحبت کند، کمتر وی را به عنوان فرد قابل اعتماد و یا دارای اعتماد به نفس میدانند.
۴ – در ایجاد احساس دو جانبه، باید از نوعی طنز و سرگرمی استفاده کرد.
۵ – در فیلمهای تبلیغاتی، افراد معروف در قالب دوستان نزدیک و یا افراد معمولی به تصویر در میآیند.
۶ – اعتماد به شرکتها اولویت بیشتری دارد، تا کیفیت محصول آنها. چون شرکتی که وجهه خوبی داشته باشد محصولاتش هم با کیفیت است.
۷ – نام محصول با یک تبلیغ ۱۵ ثانیهای و کوتاه بیان میشود و اثر بسیار مطلوبی بر مخاطب دارد.
●تبلیغات با توجه به ملاحظات رسانههای جهانی
اگر چه در کشورهای صنعتی بازارها در حال همسانسازی میباشند، اما شرایط رسانهای هنوز متفاوت هستند. در دسترس بودن تلویزیون، روزنامه و سایر اشکال الکترونیکی و رسانههای چاپی در سراسر دنیا متفاوتند. این موضوع میتواند روی تصمیمات رسانهای تاثیر بگذارند. به عنوان مثال میزان تیراژ روزنامهها براساس سرانه جمعیت پوشش گستردهای دارد. در ژاپن، که استفاده از روزنامه در سطح بالایی قرار دارد، برای هر دو نفر یک روزنامه وجود دارد. در آمریکا حدود ۶۵ میلیون تیراژ روزنامه در چرخه روزانه وجود دارد که نشاندهنده یک روزنامه برای هر چهار نفر است. در آمریکای لاتین هر یک روزنامه برای ۱۰ تا ۲۰ نفر و در نیجریه و سوئد هر ۲۰۰ نفر یک روزنامه مطالعه میکنند.
وقتی که در دسترس بودن رسانه بالاست، استفاده از آن به عنوان یک عامل تبلیغاتی محدود میشود. به عنوان مثال، در اروپا تبلیغات تلویزیونی وجود ندارد و یا مثل نروژ، دانمارک و سوئد محدود است. زمان مجاز برای تبلیغات در هر روز از ۱۲ دقیقه در فنلاند تا ۲۰ دقیقه در سوئیس، آلمان و استرالیا متفاوت است. قوانین مرتبط با محتوا نیز متفاوت است و زمان انتظار برای پخش، گاهی دو سال طول میکشد. در آلمان، هزینه زمان تبلیغ باید از یک سال قبل پرداخت شود. در عربستان سعودی مقررات مربوط به تبلیغات بدین صورت است: هنگام تبلیغات باید ملاحظات مذهبی رعایت شود و لیستی وجود دارد که برابر قانون ممنوع اعلام شده است که شامل تبلیغات خرافاتی و فالگیری و آینده خوانی براساس گردش ستارگان و هر گونه انتشاراتی از این قبیل است. همچنین تبلیغات بچه ترسان، استفاده از تبلیغاتی که نشاندهنده یک خبر یا جمله رسمی باشد، ممنوع است. استفاده از ادعاهای تبلیغاتی و فیلمهای غیرواقعی و استفاده از زنان در تبلیغات، همگی ممنوع هستند. البته اگر زنان لباس بلند و پوشیده داشته باشند و فقط چهره و دستهای آنها نمایان باشد و تبلیغ نشانگر امور خانوادگی باشد و همچنین استفاده از بچههای زیر شش سال که به نوعی فعالیتهای بچهگانه انجام میدهند، آزاد است.
ابزارهای مختلف تبلیغات و هزینههای آن – مانند سایر تصمیمات بازاریابی، تبلیغ کنندگان باید بین رسانههای تبلیغاتی محلی یا جهانی، یک کدام را انتخاب کنند. رسانه جهانی شامل تلویزیون، مثل کانالهای ITV، MTV و CNN هستند که به سرعت در سطح جهانی پخش میشوند. در حال حاضر تبلیغات از طریق اینترنت نیز انجام میشود. هر شرکت یا سازمان یا فرد میتواند در شبکه یک آدرس داشته و از این طریق حضور جهانی داشته باشد
مفهوم تبلیغات در نقطه خرید
صنعت تبلیغات طیف گستردهای از شرکتهای تولیدی، مونتاژ، طراحی و نمونهسازی، چاپ، انبارداری، توزیع و نصب تجهیزات تبلیغگری تا سایر حرفههای مربوط به تفریحات را در بر میگیرد. تبلیغات در نقطه خرید در ابتدا به خاطر ماهیت منطقهای و خرد آن، رابطه ضعیفی با تبلیغات به معنای اعم آن داشت. عبارت تبلیغات در نقطه خرید (Point Of Purchase) به اختصار پاپ (POP) نامیده میشود. تبلیغات در نقطه خرید طی سالهای اخیر رشد یکنواختی را تجربه کرده و این امر مرهون تلاشهای انجمن تجاری بینالمللی تبلیغات در نقطه خرید POPAI است که بهطور مشخص بر پیامی تحت عنوان “سهچهارم” تأکید دارد و این تأکید به این معنی است که سهچهارم تصمیمات مشتریان برای خرید کالا یا خدمت در نقطه خرید شکل میگیرد.
عامل دیگری که در افرایش گرایش به تبلیغات در نقطه خرید نقش داشت، تفکیک فزاینده رسانههای معطوف به مخاطب گسترده بود. البته این فرایند از مدتها پیش قابل پیشبینی بود و به اتخاذ شیوههای مستقیم بازاریابی انجامید و در عین حال باعث شد تا از میانه دهه ۱۹۹۰ رسانههای دیگری نیز در کانون توجهات قرار بگیرند. البته باید یادآور شد که تبلیغات در نقطه خرید، بازخیزش خود را زمانی تجربه کرد که خردهفروشان به داشتن تجهیزات تبلیغگری در فروشگاه و محل کار خود تمایل و گرایش نشان دادند.
دیدگاه ها از آن زمان به بعد از انعطاف کمتری برخوردار بوده است و خردهفروشان از داشتن خرت و پرت فاصله گرفتهاند و در عوض طراحی تبلیغات در نقطه خرید حالت به مراتب پیچیدهتری به خود گرفته است.
این تحول پابهپای تحول دیگری صورت گرفته است و آن تحول محصول توسعه و گسترش شبکهای حمایتی در زمینه انبارداری، توزیع، نصب و خرید و فروش و ممیزی کالاها بوده است و در واقع باید گفت آنچه تبلیغات در نقطه خرید را تقویت کرده به نحوی از انحا به تمامی این تحولات مربوط بوده است.
به این ترتیب، در حالی که تبلیغات داخل مغازه مورد توجه بیشتری قرار گرفته، بسیاری از صاحبان مارکهای تجاری به استفاده از تبلیغات در نقطه خرید راغبتر شدهاند واین در حالی است که آنها در انتخاب نوع تبلیغ خود، به جای حمایت از قیمت کالاهای خود، به نوعی از ارتقای تبلیغاتی دیگر فکر میکنند که محور آن فروش عادلانه و برابر در مقایسه با کالاهای دیگر است.
اکنون روند کنونی حاکی از این است که ابزارهای تبلیغ در نقطه خرید تا حدودی به پدیده ابزارهای تبلیغی دایمی در نقطه خرید تبدیل شده و این اقدام از سوی خواربارفروشیها بیشتر به چشم میخورد. آنها، هم در واقع از موضوع صرف بحث درباره قیمت فاصله گرفتهاند.
فلسفه اصلی استفاده از ابزارهای موقت تبلیغگری این بوده که هزینهها و قیمتهای چنین کارهایی، پایین باشد، اما اکنون با پدیدهای دیگر به نام EDLP (قیمتهای پایین همه روزه) مواجه شدهایم و با استراتژیهایی سروکار داریم که هدف آنها روشنتر ساختن چهره فروشگاههاست و بازیگران این عرصه هم کسانی هستند که میکوشند در فروشگاههای خود یک تآتر مغازهای را به اجرا درآورند و با استفاده از ابزارهای تبلیغ برای نقطه خرید، در واقع مفهوم تازهای به نام مغازههایی در درون یک مغازه را به اجرا درآورند و این در حالی است که عدهای هم از این پدیده با عنوان شهر مقوایی یاد میکنند.
صنعت نقطه خرید رابطه مستقیمی با تبلیغات در نقطه خرید دارد و در گام نخست باید گفت که این صنعت طی سالهای اخیر رشد یکنواختی را تجربه کرده است. اما آیا این رشد ادامه خواهد یافت و اگر پاسخ مثبت است با چه ابزار یا ابزارهایی و توسط چه کسانی؟
●از دیدگاه رسانهای
از دیدگاه رسانهای؛ شاید دیگر رسانههای معطوف به مخاطبان گسترده یا به عبارت بهتر رسانههای جمعی، چندان مناسب صنعت نقطه خرید نباشند و اتفاقاً درک همین امر یکی از عوامل مؤثر بر رشد تبلیغات در نقطه خرید بوده است. همین جا باید اضافه کرد که تبلیغات در نقطه خرید هم اکنون به یکی از بزرگترین بازارهای صنعت چاپ تبدیل شده است که به مدد رشد رسانههای دیجیتال از یک طرف و رشد چاپ دیجیتال از طرف دیگر، تبلیغ در نقطه خرید را به جهانی پیچیدهتر و مدرنتر انتقال داده است.
●تبلیغات نوین
نمی دانم تا چه حد به تبلیغات نوین در فروشگاههای بزرگ زنجیرهای و مراکز خرید نوساز دقت کردهاید؟ آیا حواستان به صفحات بزرگ نمایش موسوم به پلاسما، یا به صفحات تاچ کنترل که مکانهای فروش محصولات را در طبقات مختلف مراکز خرید نشان میدهند بوده است یا نه ؟آیا این ابزارهای نمایش دیجیتال قیمتها را دیدهاید، یا کیوسکها و دستگاههایی را که بدون حضور فروشنده به شما قهوه و چای و نوشیدنیهای گوناگون و خوراکیهای مختلف و روزنامه و غیره میفروشند؟
اگر این ابزارها و وسایل را دیدهاید؛ اینها مشتی هستند نمونه خروار از ابزارهای تعاملی الکترونیک یا دیجیتال که دارند به معنی واقعی کلمه دست کم در کوتاه مدت عرصه را بر ابزارهای سنتی تبلیغات تنگ میکنند.
●صنعت نقطه خرید
محور دیدگاه من در این مقاله این است که به تدریج باید با عبور از بحثهای انتزاعی مربوط به چاپ دیجیتال و یا مربوط به نقطه خرید و یا مربوط به بازاریابی و تبلیغات، به بحث دیگری پرداخت که در مجموع میتواند در ذیل یک بحث و در واقع در ذیل یک عرصه نوظهور جمع شود این بحث از دید من صنعت نقطه خرید است که از نظر تأثیرگذاری میتواند سایر مقولات مرتبط را نیز در حالتی هم افزایانه نسبت به یکدیگر قرار دهد.
از نظر من حتی بحثهای مربوط به موفقیتها و یا پتانسیلهای چاپ براساس تقاضا (POD) هم که در قدرت پاسخگویی به مشتریان نهفته است و براساس سرعت در تولید و پاسخ به نیازهای مشخص آنها صورت میگیرد باید به موازات این بحث دنبال شود؛ چرا که این مقوله نیز گونه دیگری از تلاش برای جلب توجه مشتری است که این موارد را لحاظ میکند:
- تمایل به کاستن از زمان پیشبرد کار
- تمایل به کاستن از هزینههای مرتبط
- تمایل پیوسته به تبلیغات کوتاه (مثل مسابقات و لیگهای فصلی ورزشی)، تبلیغات مربوط به قیمتها در حراجهای بزرگ (تخفیفهای ویژه) و یا تمایل به اجرای تبلیغات فصلی (مثل فروشهای بهاره یا زمستانی)
- تمایل به نوآوری از طریق مشتریگرایی هر چه بیشتر و تأمین نیازهای شخصی مشتریان برای محصولات خاص خودشان و همانطور که میبینید همه این موارد در دستور جلسه صنعت نقطه خرید هم قرار دارد. پس من دارم درباره چه بحث میکنم؟
خاطرم هست وقتی روزنامههای پروفسور فرانک رومانو از دروپای ۲۰۰۴۴ را ترجمه میکردم بحث مهمی داشت از درسهایی که از برخی از سمینارها و از برخی از دیدههایش گرفته بود و از جمله آنها این بود که چاپ دیگر یک فرآیند تولیدی نیست که موتور محرکه آن اقتصاد باشد، بلکه یک تجارت مبتنی بر خدمات است که محرکه آن مشتری است. در واقع چاپ در دنیا؛ آنگونه که پروفسور رومانو نگاشته بود؛ سالها با تولید ناخالص ملی همپا بوده و به همین خاطر در طول این سالها تنها چیزی که چاپکار به آن نیاز داشته یک ماشین چاپ بوده و مهارتی که به کمک آن میتوانسته سهمی از بازار را در اختیار بگیرد. اما حالا دیگر زندگی کردن به سادگی آن سالها نیست و دیگر مثل سابق، درآمد چاپ، تابعی از تولید ناخالص ملی نیست. حالا چاپکاران باید بیش از پیش به مشتریان نزدیک شوند؛ چرا که میزان موفقیت آنها در گرو میزان توانمندی شان در هر چه نزدیکتر شدن به مشتریانشان است. من دارم درباره همین مشتریان بحث میکنم؛ اما نه الزاماً از زاویه چاپکاران.
●درک درستتر از زمانه
من فکر میکنم که مفهوم و یا صریحتر بگویم خود صنعت نقطه خرید الان شکل گرفته ولی همه از وجود آن خبر ندارند و این بی اطلاعی، محصول این است که در جهان چاپ و تبلیغات؛ هنوز نگاه اندیشهها و ابزارهای کلاسیک؛ به ابزارها و به فرصتهای برخاسته از اندیشههای مدرن و امکانات مدرنتر رسانههای دیجیتال نیفتاده است تا آینده موضوع نقطه خرید را ببینند و خود را در فرصتهایش سهیم سازند.
من بر این باورم که این فرصتها بسیار محدود است و یا دست کم از آن کسانی است که از زمانه مدرن یا متمایل به مدرن بودن درک درستتری دارند. من برای ادعایم مبنی بر اینکه فرصتها بسیار محدود است و از آن کسانی است که از زمانه مدرن درک درستتری دارند، دلایلی دارم
●نامحدود و محدود: چاپ دیجیتال
تکنولوژی دیجیتال در چاپ به شتاب رشد کرده است. این امر معلول چند علت است:
- رشد تکنولوژیهای تولید ماشین چاپ و خود این ماشینها (از جمله بروز قابلیتهای مربوط به چاپگرهای جوهرافشان عریض که امکان چاپ تصاویر با کیفیت بسیار عالی و در تیراژ کم را بر روی طیف وسیعی از سطوح چاپپذیر ممکن ساختند)؛
۲- پیشرفت تکنولوژیهای نوین رسانهای و ارتباطی (در یک کلمه اینترنت)؛
۳- آنچه بازارهای سنتی چاپ خواهان آن شدهاند (در یک عبارت، همه احساس کمبودهایی که داشتند)؛
۴- بروز نیازها و بازارهای تازه (در یک عبارت، فهرست آرزوها در عرصه مصرف که هنوز تکمیل نشده است)؛
۵۵ – ضرورت کوچک سازی و ساندویچی شدن اکثر امور که بهطور طبیعی چاپ و تبلیغات را هم بی نصیب نگذاشته است.اکنون با این مقدمات، اجازه بدهید اینجا به سازه اول در دیدگاهم اشاره کنم.
از نظر من؛ همه این عرصههای پیش گفته؛ جزو منابع نامحدود هستند. یعنی همه و همه دست اندرکاران این پنج عرصه کماکان به تحرک و پیشروی در این زمینهها ادامه خواهند داد و رقابت تنگاتنگی که در این زمینهها به وجود آمده است ادامه نیز خواهد یافت و ادامه آن یعنی تیزتر شدن لبه رقابت و نه الزاماً کاسته شدن از تعداد رقبا
● روشهای تبلیغ در نقطه خرید
تبلیغات مربوط به نقطه خرید یکی از بزرگترین بازارهای صنعت چاپ است. البته در کنار این امر باید به این موضوع هم توجه داشت که تبلیغات در نقطه خرید به یکی از اهداف بزرگ چاپ دیجیتال هم تبدیل شده است. افزون بر این، استفاده از چاپ دیجیتال در عرصه فرمتهای بسیار بزرگ به این معنی نیست که مزایای چاپ سیلک هم فراموش شود و بهخصوص ارزانتر بودن و سرعت بالای آن نادیده گرفته شود. اما در هر حال، اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم باید بگوییم که چاپ دیجیتال از نفوذ خوبی در بازار نقطه خرید برخوردار شده و در مقایسه با چاپ سیلک و چاپ عکس سهم بیشتری گرفته است.
رشد چاپ دیجیتال و به موازات آن، رشد رسانههای دیجیتال در مغازهها، تبلیغ در نقطه خرید را به دنیای مدرن انتقال میدهد. افزون بر این، از آنجا که تبلیغ در نقطه فروش اساساً یک بحث جذاب است بنابراین توجه به آن نسبت به گذشته بیشتر شده است.
در آغاز دهه ۱۹۹۰ باور عمومی این بود که با ظهور چاپ دیجیتال شاهد گرایش تازهای در این زمینه خواهیم بود که مغازههای جزییفروشی برای استفاده کاراتر از ابزارهای تبلیغات در حوزه خرید به استفاده از چاپخانههای کوچک رو بیاورند. البته این گرایش همیشه برای جزییفروشان در زمانهای مختلف وجود داشته است، بهطوریکه در دهه ۱۹۷۰ مغازهداران انگلیسی، هلندی و آلمانی برای خودشان چاپخانههای کوچک سیلک در محل کارشان ایجاد میکردهاند.
با این همه، ظرف یک سال یا بیشتر، از هنگامی که هزینههای حفظ و تجهیز کارگاههای چاپ نسبت به نوسازی خود مغازهها در مرحله ثانویه قرار گرفت، اکثر مغازهداران از این نوع کارها دست کشیدند و ابزارهایشان را فروختند و به این ترتیب ظهور چاپ دیجیتال باعث شده تا دوباره احتمال بازگشت روزهای چاپ درون سازمانی یا چاپ خانگی متصور شود.
● آینده تبلیغ در نقطه خرید
در حال حاضرشاهد ظهور راهحلهای دیجیتال رسانهای در فروشگاهها و خواربارفروشیهای بزرگ و نیز سایر فروشگاهها هستیم. فروشگاهها اغلب به دنبال تبلیغات از طریق صفحه نمایش (اسکرین) هستند. به عنوان مثال، سوپرمارکت tesco در انگلیس که یکی از بزرگترین سوپرمارکتهایی است که اعلام کرد در شعبههایش از صد صفحه نمایش تلویزیونی استفاده خواهد کرد.
نتایج تبلیغات در نقطه خرید حاکی از آن است که آرمهای منفرد تاکنون فروش خوبی داشتهاند و فروش خردهفروشان نیز از طریق تبلیغات در نقطه خرید تأمین میشود. اما در این مورد هنوز باید منتظر قضاوت ماند که آیا سرمایهگذاری سنگین در حوزه نصب صفحات نمایش و نیز هزینههای مرتبط با تولید محتوای تبلیغات پول صرف شده را باز میگردانند یا خیر؟
شرایط با در نظر گرفتن مقولات مرتبط با تولید محتوا برای این صفحات نمایش، پیچیدهتر هم میشود. پرسشهایی که در این زمینه به ذهن میرسد از این قرار است:
- آیا تبلیغات مبتنی بر صفحات نمایش میتواند از سهم درآمد تبلیغاتی رسانههای بزرگ کم کند؟
- آیا خردهفروشان در آینده خواهند توانست بر محتوایی که انتخاب میکنند کماکان مدیریت کنند؟
تردیدی در این امر نیست که هرچه میزان استفاده از ابزارهای دیجیتال برای تبلیغ در فروشگاهها بیشتر شود، از میزان کاربرد ابزارهای سنتی تبلیغ کاسته خواهد شد و این امر به ابزارهای سنتی تبلیغ آسیب میزند.
امیر حسین جمشیدی
کارشناس ارشد تبلیغات، بازاریابی و CRM
Thank you for the good writeup. It actually used to be a enjoyment account it. Look advanced to more brought agreeable from you! However, how can we be in contact?